بیقرار

آخرین مطالب

کم کاری!!

پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ق.ظ

کم کاری کرده ای؟!

سخن صواب و سنگینی بود که از الطاف تذکرات استادعزیزوبزرگواری، بر سرموضوعی، ازعصر به اندازه ی یک گردان سرباز، محکم در ذهن رژه می رود..

و به قول عزیزی، وجدان نداشته ی ما!، به چه عذابی دچار...

و در آستانی نیمه شعبان بیچاره ی بیچاره تر می کند این حرف اگر ته و قعرش را برای خود تفسیر و حلاجی کنی و....

از شرمندگی در حضور امامت متلاشی هم شوی کم است....

(که حواسم نبود در فلان و فلان مورد، سنگ های دیگران، به چشم آمد و هر چند به صورت طبیعی انرژی می گیرد اما استقامت جدی لازم است و اینها مرا از خدمت در محضر امام و خوشنودی او و اثرگذاری جدی دور می کند، حرکت به جلو را متوقف و در جایی عزیز دیگری را هم درگیر در پیش برد برنامه اش...)

***

حواسمان اگر سرگرم قصه های ساخته و پرداخته ی روزگار شود، غفلت گریبانمان را می چسبد...

سدهای  ناصواب را باید شکست و الا درگیر مشکلاتی خواهیم شد که سایه اش سالها ما را از آفتاب محروم می کند....


  • بی قرار

نظرات  (۲)

چقدر حرف دارم برای و در ادامه این پست، حیف هر بار که قصد نوشتن می کنم سکوتی پر از فریاد  نصیبم می شود...
به قول خواهر جان، آدمیم دیگر...
همین طور است
دلمان هم می گیرد...
یک جاهایی کلافه و بی حوصله می شویم و فشارهای روزگار و... که زیاد شد، انگیزه کمی تا قسمتی له می شود...
غصه می خوریم، انرژی مان می رود یا انرژی مان را درسته میگیرند، انگیزه دقیقا بدجا خفه می شود، قضاوت ناصواب می شود،
بی منطقی هم که پشت بندش باشد بدتر...یا...

***
کاش اینقدر ظرف وجودیمان بزرگ بزرگ شود که انگیزه گرفتن دیگران با هر وسیله ای،
کندی یا مانعی در ادامه راه و نشاط و پیشرفت و فعالیتمان ایجاد نکند و ترجمه ی ناصواب از آن اتفاقات نشود... آه ه ه
صاحب حی و حاضر این روزهایمان، جانم به فدای جان مطهرتان و به فدای خاک پای شما، دست ناتوان و وامانده ی من و دامان شما
 پدر مهربانم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی