کم کاری!!
کم کاری کرده ای؟!
سخن صواب و سنگینی بود که از الطاف تذکرات استادعزیزوبزرگواری، بر سرموضوعی، ازعصر به اندازه ی یک گردان سرباز، محکم در ذهن رژه می رود..
و به قول عزیزی، وجدان نداشته ی ما!، به چه عذابی دچار...
و در آستانی نیمه شعبان بیچاره ی بیچاره تر می کند این حرف اگر ته و قعرش را برای خود تفسیر و حلاجی کنی و....
از شرمندگی در حضور امامت متلاشی هم شوی کم است....
(که حواسم نبود در فلان و فلان مورد، سنگ های دیگران، به چشم آمد و هر چند به صورت طبیعی انرژی می گیرد اما استقامت جدی لازم است و اینها مرا از خدمت در محضر امام و خوشنودی او و اثرگذاری جدی دور می کند، حرکت به جلو را متوقف و در جایی عزیز دیگری را هم درگیر در پیش برد برنامه اش...)
***
حواسمان اگر سرگرم قصه های ساخته و پرداخته ی روزگار شود، غفلت گریبانمان را می چسبد...
سدهای ناصواب را باید شکست
و الا درگیر مشکلاتی خواهیم شد که سایه اش سالها ما را از آفتاب محروم می کند....
- ۹۳/۰۳/۲۲