از دور و با اشک و دور از همه خلق.......
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۵۸ ب.ظ
دلم خیلی غصه دارد.... صدای کلیپ صوتی یکی از عملیاتهای دفاع مقدس با حال و هوای درب و داغان ما آمیخته شده که صدای غصه هایمان را کسی نشنود.... تنگی بعداز ظهر جمعه مزید بر علت که همه روح را مچاله کند....همین الان کوله را پر کردم و دادمش دست دل دوست عزیزی که امروز خبر داد عزم جزم کرده دارد می رود خدمت حضرت ثارالله،سیدالشهدا.ع. و مقصدش سرزمین کربلا، چند روز قلیل به تاسوعا و عاشورا......
دلم رفت.......
با اشک و غصه های دلم بدرقه اش کردم، ندید اما گذاشتمش سر کوله ی لبریزی که قرار گذاشتم نزد حضرت ارباب بقچه هایش را دانه دانه باز کند...
محرمت خیلی کربلایی دوست جان... سلام ناتوان این دور مانده از ارباب را به محضر مولایمان برسان.....
- ۹۳/۰۸/۰۹