دعایم کن...
خیلی کنارم باش وقتی بیقراری های دلم هجوم می آورد و تو نیستی که حتی در کشاکش وتلاطم سنگین سکوتهایم سر بر آغوشت بگذارم تا لحظه ای از بیکران آرامش الهی که در وجود تو به ودیعت گذاشته بود در پناهش آرام گیرم
کنارم باش که مبادا غصه هایم رنگ خداییش کم شود و نفس در ردیف مسیله ها رخ نشان دهد والا دعا کن زودتر رخت ابدی برکشم که گاهی طاقت تحمل دنیا و حمله های پیاپیش سخت سخت سخت می شود...
تازه می فهمم آنچه شنیده بودم از وجود بی ریا و بی تکلف ات یعنی چه، تازه می فهمم نبودنت در کشاکش این دهر چقدر و چقدر درد دارد...
وقتی حرفهایم اشک می شود و در سر چاه دل فرو می ریزد و دست مهربان و دل دریاییت نیست تا آتش درونم را خاموش کند
آآآخ...جای خالیت چقدر درد دارد....
به دعایت همیشه دل بسته بودم...
تو را به بی بی دو عالم دعایم کن...
دعایم کن....
خدایا عزیزم را به پناهت دارش.....
- ۹۴/۰۸/۰۹